جدول جو
جدول جو

معنی قابل قسمت - جستجوی لغت در جدول جو

قابل قسمت
(بِ لِ قِ مَ)
بخش پذیر
لغت نامه دهخدا
قابل قسمت
قابل تقسیم بخش پذیر
تصویری از قابل قسمت
تصویر قابل قسمت
فرهنگ لغت هوشیار
قابل قسمت
بخش پذیر
تصویری از قابل قسمت
تصویر قابل قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
قابل قسمت
بخش پذیر، تقسیم پذیر، قابل تقسیم
متضاد: تقسیم ناپذیر، غیرقابل قسمت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ لی یَ تِ قِمَ)
قابل انقسام بودن. قابلیت تقسیم. قابلیت تجزیه (اصطلاح ریاضی و فلسفه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قابلیت قسمت
تصویر قابلیت قسمت
بخش پذیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیر قابل قسمت
تصویر غیر قابل قسمت
بخش ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابلیت قسمت
تصویر قابلیت قسمت
بخش پذیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غیر قابل قسمت
تصویر غیر قابل قسمت
بخش ناپذیر
فرهنگ واژه فارسی سره
قابل اصلاح، قابل تعمیر
دیکشنری اردو به فارسی